محل تبلیغات شما

سلام به شما! امسال پاییز اونطور که باید پاییز نبود! کمبود کم سابقه بارش ها و آلودگی هوا در تهران بیش از هر چیزی به چشم می خورد. شاید این حس بین خیلی از کوهنوردان مشترک باشه. وقتی می بینی کوهها آخر پاییز خشکه و برف به چهره نداره نا خودآگاه خمودی و افسردگی به انسان سرایت می کنه!

بیش از دو ماه بود کوه نرفته بودم! با اینکه امسال، بعد از یک نقاهت طولانی، نیمه اول رو پر بار پشت سر گذاشتم، اما نیمه دوم نشونی از اون نیمه پر بار نداشت! یه مشکل دیگه افت توان بدنم در این ایام هست. این ممکنه ناشی از کاهش تحرک کلی و یا افزایش سن باشه! یا شایدم یه بیماری خاموش!! اما هر چی که هست در عمده برنامه ها بدنم سنگین تر از سال های قبل نشون داد و به شکل قابل لمسی کندتر شدم!!

بگذریم! خودم هم از این رخوت به تنگ اومده بودم و تصمیم جدی گرفتم که این آخر هفته خونه نمونم! قلعه دختر از مسیر آشنای آهار و ده تنگه، گزینه خوبی به نظرم اومد! هم زیاد سنگین نبود و هم به خاطر شمالی بودن شانس زیارت برف ایجاد می شد! در یک صبح جمعه نه زیاد زود از میدان اصلی روستای آهار حرکت خودم رو در جهت شمال غرب شروع کردم! اگر چه کوه ها خشک و کم برف بودند٬ اما بقایای برف هفته گذشته بعضی جاها توی مسیر خودنمایی می کرد. مسیر ده تنگه که حالا دیگه کاملا به جاده ماشین رو تبدیل شده !! را طی کردم. بعد از یه مکث کوتاه واسه خوردن صبحانه، به سمت گردنه زرگاه حرکت کردم! به علت بی برفی، مسیر از همیشه خلوت تر بود و خودم تنها مسیر را ادامه دادم. نزدیک گردنه زرگاه یه تیم رو در حال فرود از یال دیدم. ضلع جنوبی دره که جبهه شمالی قلعه دختر به حساب می آید، تا حدودی پوشیده از برف بود که غنیمتی بود تو این سال قحط!!

وقتی به گردنه رسیدم یه مکث کوتاه دیگه داشتم! گروه فوق الذکر آماده حرکت به پایین بودند. یکی از نفرات گروه (احتمالا سرپرست) گویا بخواد از من امتحان بگیره گفت: به سلامتی کجا؟ منم پاسخ دادم: قلعه دختر! بعدش در حالی که ساعت حدود ۱۱:۳۰ بود٬ برگشت گفت: فکر نمی کنین کمی دیر شده؟! من که از لحنش فهمیده بودم یکی از کارشناسان و دلسوزان اتومات هستن! قاطعانه و محکم پاسخ دادم: نخیر!!! انگار پاسخم بیش از حد قاطع بود، چون بنده خدا در نطفه خفه شد!!

خلاصه در حالی که بالاتر از گردنه برف بیشتر داشت خودشو نشون می داد و من تازه داشتم از کوهنوردی تو این شرایط حض می بردم، بعد از تلاشی نه چندان طولانی ساعت ۱۳:۰۰ به قله زیبای قلعه دختر رسیدم! با توجه به کم برف بودن مسیر از زمان خودم زیاد راضی نبودم!

برای برگشت چون جنوب قله کاملا خشک و خالی از برف بود، از مسیر شن اسکی و گردنه آهار بشم پایین اومدم! فکر می کردم این مسیر باید خیلی کوتاه تر از ده تنگه باشه، اما اینطور نشد. این مسیر خاکی تا روستا نسبت به دفعه قبلی خیلی طولانی به نظرم اومد!

مجموع صعود و فرود من در شرایط کاملا کم برف ۹ ساعت طول کشید که به نظرم زیاد میاد! و نکته آخر اینکه هوای آلوده شهر قشنگ تهران تا بعد از ظهر حتی داخل دره آهار را کاملا در بر گرفته بود!

تصاویری از قلعه دختر در کانال وبلاگ به آدرس:

climbinhaze@

همواره شاد و تندرست باشید!

پرچنان علم کوه تهران!!!

در محضر آزادکوه ...

برنامه های اخیر ...

مسیر ,برف ,قلعه ,دختر ,کم ,گردنه ,قلعه دختر ,بعد از ,کم برف ,بیش از ,به نظرم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کلینیک مشاوره و آموزش کودکان ؛ کودکان را یار باشیم نه بار..! Jose's info پمپ وکیوم اخبار فساد جنسی اقــلــیـــم وجـــــــود انجام پروژه هایdatabase قطعه گمشده keitcanabeb قفس John's site